شماره خبر: 9423
تاريخ انتشار خبر:
ام اسفند ماه سال
هجری شمسي تعداد دفعات مشاهده خبر: 2311
مرتبه تا کنون
خواستگار سمج روانه زندان شد
شامگاه 14 تير امسال، مردي با مركز فوريتهاي پليسي 110 تهران تماس گرفت و از دستگيري فردي كه مزاحم خواهرش شده بود، در يكي از محلههاي شمالغرب تهران خبر داد.
پس از اين تماس با عزيمت ماموران گشت انتظامي به محل حادثه مشخص شد، مرد جواني كه يك دوربين شكاري به همراه دارد، كنار جوي آب افتاده و 3 نفر نيز در كنارش ايستادهاند. به اين ترتيب، مرد جوان و همراهان وي به كلانتري انتقال يافتند و مورد بازجويي قرار گرفتند.
ماموران ابتدا به تحقيق از 3 مرد جوان پرداختندكه مشخص شد مرد زخمي، مزاحم خواهر يكي از اين 3 نفر بوده و به همين دليل آنها كتكش زدهاند.يكي از آنها در اظهاراتش به پليس گفت: مرد مزاحم از سالها قبل به عناوين مختلف براي خواهرم ايجاد مزاحمت ميكرد و پس از اينكه خواهرم به درخواست ازدواج او پاسخ منفي داد، اين مزاحمتها، بيشتر شد.
وي افزود: روز حادثه از محل كارم خارج شدم و به سراغ خواهرم رفتم تا با هم به خانه برويم كه در خيابان متوجه مرد مزاحم (خواستگار سمج) شدم كه پشت درختي پنهان شده بود و با يك دستگاه دوربين شكاري، اتاق محل كار خواهرم را زير نظر گرفته بود. عصباني شدم و داد و فرياد راه انداختم كه دوستانم رسيدند و راه فرار وي را سد كرديم و با پليس تماس گرفتيم و موضوع را اطلاع داديم. در همين موقع خواستگار سمج با ما درگير شد و قصد فرار داشت كه او را كتك زديم تا مانع فرار وي شويم و بعد او را تحويل ماموران داديم.
به دنبال اظهارات اين مرد و 2 همراه وي، ماموران به تحقيق از خواستگار سمج پرداختند كه وي گفتههاي 3 مرد جوان را پذيرفت و براي ادامه تحقيقات به شعبه نهم بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه 2 تهران انتقال يافت و روز گذشته مورد تحقيقات قضايي قرار گرفت.
اعتراف به مزاحمت براي دختر جوان
خواستگار سمج - متهم - در اظهاراتش به بازپرس رنگآميز گفت: 6 سال قبل با خواهر شاكي آشنا شدم و پس از آن به هم علاقهمند شديم و تصميم به ازدواج گرفتيم، تا اينكه 4 ماه قبل او طي تماسهاي تلفني و چند مرتبه ملاقات بيان كرد خانوادهاش راضي به اين وصلت نيست و به همين دليل نميتواند با من ازدواج كند و بايد او را براي هميشه فراموش كنم.
با شنيدن اين حرفها شوكه شدم و از او خواستم اجازه دهد با خانوادهاش صحبت كنم كه بيفايده بود.
متهم ادامه داد: دختر مورد علاقهام جواب تلفنهايم را نميداد. بدون او زندگي برايم بيمعنا بود و اجازه نداشتم حتي براي ديدن او به محل كارش بروم. از دوري او طاقت نياوردم و 2 ماهي را بيآن كه دختر مورد علاقهام متوجه شود، در حوالي محل كارش پرسه ميزدم و او را براي دقايقي از دور نگاه ميكردم، تا اينكه يكي از همكارانش متوجه شد و من لو رفتم.
متهم افزود: پس از آن تصميم گرفتم در فاصله دورتري بايستم و او را با دوربين نگاه كنم.
بنابراين، از يك هفته قبل پس از خارج شدن از محل كارم به حوالي محل كار دختر مورد علاقهام ميرفتم و با پنهان شدن پشت يك درخت كه در مجاورت محل كارش بود، با دوربين شكاري او را تحت نظر ميگرفتم.
وي اضافه كرد: عاقبت شب حادثه در حالي كه دفتر كار دختر مورد علاقهام را زيرنظر داشتم برادرش در خيابان متوجه من شد و با دوستانش به من حمله كردند و كتكم زدند.
باور كنيد، من قصد مزاحمت براي اين دختر و خانوادهاش را ندارم، فقط او را دوست دارم و ميخواهم با او ازدواج كنم، حتي اگر سالها در زندان بمانم.
بنا بر اين گزارش، خواستگار سمج با قرار قانوني روانه زندان شد تا تحقيقات تكميلي از وي صورت بگيرد.