شماره خبر: 5953
تاريخ انتشار خبر:
ام بهمن ماه سال
هجری شمسي تعداد دفعات مشاهده خبر: 1945
مرتبه تا کنون
هووهاي قلابي شيشه ميساختند
چندي پيش گزارش مردمي در اختيار پليس استان تهران قرار گرفت، مبني بر اين كه 2 زن و يك مرد كه ساكنان منزلي در فرديس كرج هستند، اقدام به تهيه و فروش موادمخدر (شيشه) ميكنند.
بنابر اين، ماموران با هماهنگي قضايي به اين محل عزيمت كردند و پس از بررسي ماجرا و صحت آن، با كسب مجوز قضايي وارد منزل آنها شدند و 2 زن جوان را شناسايي و دستگير كردند و از مخفيگاه آنها يك قبضه سلاح و 10 كيلو مواداوليه ساخت مواد مخدر (شيشه) را كه در يكي از اتاقهاي منزل جاسازي شده بود، كشف و ضبط كردند و با انتقال 2 زن قاچاقچي به مركز پليس، آنها در بازجوييهادچار تناقضگوييهاي متعدد شدند.
متهمان خود را هووي يكديگر معرفي كردند و گفتند، مرد خانواده به نام حسن، با دوستانش به تهيه و توزيع موادمخدر (شيشه) اقدام ميكرده و آنها با وي همكاري نداشتهاند.
تحقيقات قضايي پليسي از آنها ادامه داشت تا اين كه راز همكاري خود را با قاچاقچيان موادمخدر شيشه فاش كردند و روز گذشته، براي ادامه تحقيقات به شعبه يكم بازپرسي دادسراي امور جنايي كرج انتقال يافتند و دوباره مورد بازجويي قرار گرفتند.
ادعاي دروغين هووها رنگ باخت الهام -يكي از زنان قاچاقچي -در اظهاراتش به بازپرس حسيني رازليقي، گفت: من منشي يك دكتر بودم كه پس از مدتي با حسن (قاچاقچي موادمخدر) آشنا شدم و به دنبال اين آشنايي وي مرا به موادمخدر معتاد كرد و مجبور شدم در تهيه و فروش موادمخدر با او و همدستانش همكاري كنم و در صورتي كه مقاومت ميكردم، او مرا با سلاح تهديد به مرگ ميكرد.
پس از مدتي، حسن از من تقاضاي ازدواج كرد كه پي بردم وي پيش از اين ازدواج كرده و همسرش متوجه ماجرا شده است.
متهم ادامه داد: پس از آن، به خاطر اين كه مكاني براي زندگي نداشتم، مجبور شدم، با تيپ مردانه و گذاشتن كلاه رنگي بر سرم در شهر تردد كنم تا شرايط ازدواجمان فراهم شود. در اين مدت، موادمخدر (شيشه) را كه حسن تهيه ميكرد، به افراد مختلف ميفروختم.
زن قاچاقچي افزود: چند ماه بعد برايم در يكي از محلههاي كرج منزلي اجاره كرد و زندگيمان را شروع كرديم، اما او مرا مجبور ميكرد كه با وي درخصوص تهيه لابراتوارهاي شيشه همكاري داشته باشم و مرا به دوستانش، دكتر و متخصص تهيه موادمخدر (شيشه) معرفي ميكرد و هر روز افراد زيادي براي خريد موادمخدر (شيشه) به وي مراجعه ميكردند و حتي دوستانش هم با تهديد سلاح، مرا از منزلم به مخفيگاههاي خود ميبردند تا براي آنها هم موادمخدر تهيه كنم و در صورت همكاري نكردن، مرا بشدت كتك ميزدند و تهديد به مرگم ميكردند، تا اين كه از چندي قبل، شوهرم دخترجواني را به عنوان كارگر در منزلم استخدام كرد و او را هم با سلاح تهديد به مرگ كرد تا با ما همكاري كند كه دختر جوان هم بناچار همكارياش را با قاچاقچيان آغاز كرد. به مدت 2 سال با تهديدهاي شوهرم، مجبور به تهيه موادمخدر (شيشه) و فروش آن شدم و به دروغ سميه دختر جوان را هووي خود معرفي كردم تا مجازاتمان كمتر شود.
به دنبال اظهارات الهام، سميه ديگر زن قاچاقچي هم گفتههاي وي را تاييد كرد.
بازپرس حسيني رازليقي، رئيس شعبه يكم دادسراي امورجنايي كرج پس از شنيدن آخرين اظهارات متهمان، آنها را با تجديد قرار بازداشت موقت روانه زندان كرد تا بزودي متهمان در دادگاه انقلاب محاكمه شوند و جستجو براي دستگيري حسن - قاچاقچي حرفهاي- فراري ادامه دارد.