شماره خبر: 5753
تاريخ انتشار خبر:
ام بهمن ماه سال
هجری شمسي تعداد دفعات مشاهده خبر: 1578
مرتبه تا کنون
ايرانيان و معضل همه روزهاي به نام صف!
عکس زير مربوط به توزيع غذاي نذري نيست. اينها کنکوريها و خانوادههايشان هستند که يکي دو روز مانده به کنکور بايد از آرامترين شرايط فکري و روحي برخوردار باشند، اما چون فرهنگ توزيع صحيح کارت و غير کارت و نيز نحوه در صف ايستادن در کشور ما تعريف و تفهيم نشده، آنها مجبورند روز خود را چنين بگذرانند.
...رفتارهاي نادرست اجتماعي ما دهها و شايد صدها جلوه دارد (همچنان که دهها ريشه دارد) ولي بيشتر آنان اساسا و يا به سادگي به تصوير کشيدني نيستند. اگر فرضا روحيه کم کاري در جامعهاي حاکم باشد چگونه ميتوان آن را به تصوير کشيد؟
....تشکيل صف در همه دنيا امري طبيعي است، اما ايستادن در صف در کشور ما با نوعي کلافگي و گاهي اضطراب همراه است. هر جا که در ايران صفي تشکيل ميشود، از جمله براي عابربانکها، اين نوع مجال ندادن و فضا ندادن به ديگري مشهود است. البته در مورد عابر بانک، چون پاي رمز شخصي در ميان است سي چهل سانتي متر فاصله از فردي که مشغول کار با دستگاه است مراعات ميشود:
فاصلهاي که ما معمولا از نفري که مشغول کار با عابر بانک است ميگيريم با فاصله اي که فرد دوچرخه سوار در تصوير زير از کسي که نوبت اوست گرفته است (البته در خارج از کشور) مقايسه کنيد. در کداميک صبر و حوصله و طمأنينه به جامعه بيشتر تزريق شده و به تعليمات اسلامي نزديکتر است؟
اين رفتار آنان منحصر به صف عابربانک نيست. در هر جا که صفي تشکيل ميشود، اداره پست، بانک، فرودگاه، ادارات دولتي و غير دولتي، شرکتها، فروشگاهها، پاي صندوق و... همه بايد از کسي که کارش در حال انجام است فاصله بگيرند. اولين وظيفه منتظران در صف فاصله گرفتن از متصدي است. در آنجا اجازه نميدهند که افراد از محل مشخص شده (عکس زير)، به ميز متصدي نزديکتر شوند به خيال اينکه کارشان زودتر (و در واقع ديرتر) راه بيفتد. حتي پس از خالي شدن پيشخوان، فرد منتظر ميماند تا با اشاره کارمند يا متصدي به سمت پيشخوان برود زيرا کارمند چند ثانيهاي فرصت ميخواهد تا مدارک نفر قبلي را در محل تعبيه شده قرار دهد و در نتيجه کمتر برگهاي گم ميشود.
با همين تمهيد ساده، ديگر هر کس وارد ميشود نميپرسد ته صف کجاست؛ ديگر چند نفر همزمان با کارمند يا متصدي صحبت نميکنند تا پس از هشت ساعت کار، اعصابي برايش باقي نماند؛ ديگر بر سر نوبت دعوا نميشود که يکي بگويد من زودتر آمدم و ديگري بگويد من.
در ايران در ايامي که ادارات چندان شلوغ نيست هر روز مناظري از اين دست (عکس زير) ميبينيم. غير از اينکه «فاصله با متصدي» رعايت نميشود «فاصله ميان افراد در صف» هم رعايت نميشود. افراد حتي نيم متر هم از هم فاصله نميگيرند. چون در صفهاي ما اين فواصل رعايت نميشود، کارمندان زحمتکش ما حق دارند به جاي «رسيدگي به کار مردم»، از اصطلاح «سر و کله زدن با مردم» استفاده کنند.
وقتي مردم چنين در صف ميايستند اگر از بانک بخواهي پولي بگيري چندين نفر در اطراف، از مقدار پول همراه شما آگاه ميشوند از جمله برادر سارقي که با يک تماس، به دوستش که در خارج بانک منتظر است، اطلاع ميدهد که چه کسي با پول کلان از بانک خارج شده است. چه بسيار حقوق بگيراني که که حقوق چندماهه يا يک ساله خود را به همين شيوه از دست دادهاند يا کارکنان شريف يک بانک که به خاطر مفقود شدن تعدادي چک پول که معلوم نيست در اين شلوغ بازار چه کسي از روي پيشخوان برداشته، سر از اداره آگاهي در آورده اند. اساسا اين نحو صف ايستادن در کشوري خوب است که تجسس در کار ديگري از علائق مردم آن باشد نه مردم بزرگوار ايران که پيرو قرآني هستند که در آن صريحا از تجسس در امور ديگران نهي شده است.
البته اخيرا در برخي بانکها شماره ميدهند که شيوه جايگزين مناسبي است؛ ولي بحث ما درباره همه صفهاست.
....آنچه درباره صف در خارج از کشور گفته شد البته گاهي توسط خودشان نقض ميشود مخصوصا اگر پاي طمع به ميان آيد. اين صف طويل که در جلوي يک عابر بانک در انگليس تشکيل شده و در آن رعايت فاصله از نفر اول هم نشده است به خاطر خراب بودن عابربانکهاي ديگر نيست، به دليل درست کار کردن آنهاست! هجوم مردم به اين عابربانک به سبب اين بوده که به دليل نقص فني به مشتريان دو برابر پول تحويل ميداده است. به دليل حساسيت مردم ما به حلال و حرام ميتوان حدس زد که در مورد مشابه چنين صفي در کشور ما تشکيل نميشود.
به نظر ميرسد تعداد جمعيت نالان از رفتار اجتماعي خودمان رو به فزوني است. مردم اگر ارادهاي براي اصلاح رفتار اجتماعي در کشور ببينند با ظرفيت فرهنگي عظيم خود، غيرتمندانه به ميدان خواهند آمد...
تا کي جوان ايراني بايد حسرت نظم و انضباط اجتماعي در برخي کشورهاي غربي و غير غربي را بخورد؟ وقتي برخي جوانان کم اطلاع از منابع اسلامي، جذب نظم ظاهري در فرهنگ بيگانگان شدند، آن فرهنگ فقط نظم را به آنان تزريق نميکند، بلکه تا هويت اسلامي و ايراني اش را نگيرد از پاي نمينشيند. جامعه ما سخت به تزريق فرهنگ صبر و حوصله نياز دارد. مانند هر امر اجتماعي ديگر، ريشههاي کم حوصلگي در رفتار اجتماعي ما ـ که قطعا نبايد با ساده انگاري و «کم حوصلگي» فورا آن را به مسائل اقتصادي ربط داد ـ بايد شناسايي شود. اما آنچه در وهله اول بايد انجام شود تمرين حوصله کردن است و به گمان من، ترويج فرهنگ درست ايستادن در صف از بهترين راههاي ترويج اين فرهنگ است.
کافي است در فاصله دو متري هر پيشخوان ـ از محل پرداخت قبض صندوق گرفته تا باجه اطلاعات فرودگاه، و از اداره پست گرفته تا اداره وظيفه عمومي و باجههاي فروش بليط در ورزشگاهها ـ تابلوی «لطفا پشت خط منتظر بمانید» قرار داده شده و نیز خطی کشیده شود و مراجعان در پشت آن منتظر مانده، به پيشخوانها نچسبند. آيا براي عملي شدن اين امر ساده که به آرامش رواني جامعه کمک شاياني ميکند و بودجهاي هم نميخواهد بايد چند سال منتظر ماند؟