شماره خبر: 25781
تاريخ انتشار خبر:
ام دی ماه سال
هجری شمسي تعداد دفعات مشاهده خبر: 3301
مرتبه تا کنون
مرگ مرموز زن باردار در هالهای از ابهام
شرق: به گزارش خبرنگار ما، این زن 25ساله بعد از اینکه در خانهاش به آتش کشیده شده در بیمارستانی در تهران فرزند خود را از دست داد و مدتی بعد خودش نیز جان باخت. مهر سال84 بود که ماموران حراست بیمارستانی در تهران به پلیس گزارش دادند زن جوانی به نام اعظم دچار سوختگی شدید شده و جانش در خطر است. وقتی ماموران به محل رسیدند متوجه شدند این زن از بیمارستانی در شهریار به تهران منتقل شده است.
پزشکی که برای اولینبار اعظم را مورد معاینه قرار داده بود به پلیس گفت: اعظم وضعیت خوبی ندارد و فقط باید برای او دعا کرد درصد سوختگی بسیار بالاست و نقاط حساس بدنش سوخته است. جنین او از بین رفته و احتمال زنده ماندن خودش هم کم است. او در اولین صحبتهایی که با هم داشتیم گفت شوهرش آتشش زده است. پلیس اعظم را مورد بازجویی قرار داد. این زن گفت: من و شوهرم مدتها بود با هم درگیری داشتیم او من را اذیت میکرد اما هیچوقت فکر نمیکردم در حالیکه فرزندش را در شکم دارم آتشم بزند. روز حادثه با هم درگیر شدیم او بطری نفت برداشت و روی من ریخت اول فکر میکردم شوخی میکند اما وقتی کبریت را روشن کرد متوجه شدم اشتباه نکردهام. شوهرم من را آتش زد و جلوی چشمانش سوختم.
اعظم روز اول آبان همان سال در بیمارستان جان باخت. پزشکی قانونی با بررسیهایی که انجام داد، اعلام کرد علت دقیق مرگ سوختگی عناصر حیاتی بدن است، بیش از 70درصد بدن اعظم سوخته و جنین هشتماههاش نیز به همین دلیل جانش را از دست داده است.بامشخص شدن این موضوع اکبر- شوهر مقتول- به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد. او گفت: اتهام قتل را قبول ندارم اعظم خودش باعث این حادثه بود. ما با هم درگیر شدیم او همیشه به من شک داشت و فکر میکرد با زن دیگری رابطه دارم. همین مساله هم باعث دعوای ما شد.
زمان حادثه اعظم بطری نفت را برداشت و روی خودش ریخت به من گفت خودم را آتش میزنم نمیخواستم اتفاق بدی بیفتد. او حامله بود و میترسیدم بلایی سر بچه بیاید. اعظم یکدفعه کبریت را کشید و ناگهان همه جای بدنش آتش گرفت. بلافاصله پتو رویش انداختم دستهای خودم هم سوخت سعی داشتم او را نجات بدهم اما طول کشید تا آتش خاموش شود بعد هم با کمک همسایهها توانستم زنم را به بیمارستان منتقل کنم. پلیس در ادامه تحقیقات خود همسایهها را مورد بازجویی قرار داد. آنهایی که با اعظم صحبت کرده بودند تایید کردند او گفته شوهرش عامل این آتشسوزی است. یکی از همسایهها گفت: شوهر اعظم زمان وقوع حادثه خیلی خونسرد بود. اعظم داشت گریه میکرد و به ما گفت شوهرش این کار را کرده است اما چیز بیشتری نگفت.
خانواده اعظم در ادامه جریان رسیدگی به این پرونده علیه دامادشان شکایت و او را عامل این قتل معرفی کردند اما اکبر همچنان منکر قتل بود. در نهایت کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده در شعبه74 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. متهم در دفاع از خود در برابر اتهام قتل گفت: من اعظم را نکشتم. او خودش دست به این کار زد و من را هم تهدید کرد و گفت بیچارهام میکند. او به دروغ چنین ادعایی کرده است. درست است که با اعظم به شدت مشکل داشتم اما بهخاطر بچهام سعی میکردم رعایت کنم. من پسرم را دوست داشتم. اعظم به من شک داشت هر وقت دیر به خانه میآمدم باید به او توضیح میدادم چرا دیر کردهام. فکر میکرد با زن دیگری رابطه دارم و این حرفهایش من را اذیت میکرد. وی در مورد مرگ پسرش گفت: اعظم ادعا کرده بود ما با هم دعوا کردیم من به شکمش لگد زدم تا بچه را بکشم بعد هم او را به آتش کشیدم. من این حرفها را قبول ندارم اعظم خودکشی کرد.
او سابقه خودکشی هم دارد. پدرومادرش میدانند. او پیش از این هم قرص خورده و خودکشی کرده بود. بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند. آنها با اکثریت آرا متهم را در به آتش کشیدن مقتول مجرم ندانستند و او را به پرداخت دیه در حق اولیایدم اعظم و پرداخت دیه در حق اولیایدم جنین کشته شده محکوم کردند. این رای مورد اعتراض قرار گرفت و هیات قضات با استناد به گفتههای اعظم و خانوادهاش حکم را نقض و عنوان کردند تحقیقات در این خصوص کافی نیست. آنها به نواقصی که در پرونده وجود داشت اشاره و اعلام کردند: اعظم پیش از مرگ ادعا کرده بود به شکمش ضربه وارد شده اما علت مرگ جنین مشخص نشده است و پزشکی قانونی در این خصوص باید اظهارنظر کند.
همچنین از شاهدان به اندازه کافی تحقیق نشده است. آنها گفتهاند اعظم در مورد نحوه مرگش صحبت کرده و جزییات را گفته اما دادگاه به آن نپرداخته است. همچنین در مورد علت دقیق آتشسوزی و مواد محترقهای که باعث آتش گرفتن مقتول شده است باید تحقیق شود. دیوانعالی کشور در حالی این رای را نقض کرد که در حکم صادره از سوی اقلیت دادگاه بدوی آمده بود این قتل از موارد لوث است و متهم باید قسم بخورد قتل انجام نداده است. این رای نیز مورد تایید دیوانعالی کشور قرار نگرفت. بنابراین پرونده برای برطرف شدن تحقیقات بیشتر به دادسرا بازگردانده و تحقیقات از سر گرفته شد.