شماره خبر: 1212
تاريخ انتشار خبر:
ام بهمن ماه سال
هجری شمسي تعداد دفعات مشاهده خبر: 2920
مرتبه تا کنون
خواستگاري در خيابان زن جوان را به دام 3 شيطان انداخت
هفته گذشته زن جواني به شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي کرج مراجعه و از 3 مرد به اتهام ربودن و آزار و اذيت شکايت کرد. شاکي در تشريح ماجرا به بازپرس صمدي گفت: 24 روز قبل پس از خارج شدن از زيارتگاهي در کرج در خيابان منتظر يکي از دوستانم بودم تا با هم به يک مرکز خريد برويم. 10 دقيقه بعد از تلفن همگاني با او تماس گرفتم و خواستم زودتر بيايد. در همين موقع مردي جوان به اين بهانه که مي خواهد تلفن بزند از من خواست مکالمه ام را خلاصه تر کنم و من هم قبول کردم. چند قدمي که از آنجا دور شدم ، وي تعقيبم کرد. به اصرارهايش مبني بر اين که شماره تلفن همراهش را بگيرم و با او تماس بگيرم ، توجهي نکردم و به راهم ادامه دادم. اما او همچنان مرا تعقيب مي کرد.
ردپاي خواستگار خياباني در جرم سياه شاکي ادامه داد: مرد جوان با ابراز علاقه به من خودش را خواستگارم معرفي و تقاضاي ازدواج کرد، با توجه به اين که 3سال قبل از شوهرم جدا شده و کار مي کردم ، حس کردم شايد او مرد خوبي باشد. از وي خواستم ابتدا ماجرا را با خانواده ام مطرح کنم و بعد همراه خانواده اش به خواستگاري ام بيايد که قبول کرد و از هم جدا شديم. چندين مرتبه تلفني با هم صحبت کرديم تا شناخت بيشتري از هم پيدا کنيم.
ملاقات شوم زن شاکي افزود: روز گذشته او با تلفن همراهم تماس گرفت و تقاضاي ملاقات کرد، به اين ترتيب به محل ملاقات رفتم ، نيم ساعتي در خيابان منتظر وي شدم ، اما خبري از او نشد، به آن سوي خيابان رفتم تا با تاکسي به منزلم بروم که يک دستگاه خودروي عبوري مقابل پايم توقف کرد و پس از گفتن آدرسم به راننده سوار شدم و راننده به مسير خود ادامه داد. در ميانه راه راننده قصد سوار کردن مرد ديگري را داشت که از خودرو خارج شدم تا مرد مسافر سوار شود که ناگهان وي مرا هل داد و هر سه مسافر به سويم حمله ور شدند و مرا به زير صندلي کشاندند و راننده نيز با سرعت زياد آنجا را ترک کرد. هر چه گريه و التماس کردم بي فايده بود. وي افزود: آنها بيرحمانه مرا کتک زدند و بيهوش شدم. وقتي چشمانم را بازکردم ، در يک اتاق متروکه بودم و اميرحسين مرد خواستگار بالاي سرم بود. ابتدا او و سپس 2 مرد ديگر مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند. يکي از مردان آزارگر قصد داشت مرا از آن محل خارج کند، اما اميرحسين قبول نکرد و فرياد زد اين زن بايد در همين اتاق بماند تا 20 مرد افغان که تا 10 دقيقه ديگر به اين محل مي رسند به او آزار برسانند.
التماس هاي زن تنها وي افزود: به دست و پاي وي افتادم و ملتمسانه از او خواستم رهايم کند که عاقبت او و يکي از همدستانش به نام مصطفي مرا کشان کشان به داخل يک خودروي حمل گوشت انداختند و از آن محل که يک دامداري بود، خارج و در يکي از محله هاي کرج رهايم کردند. پس از گفتن ماجرا به خانواده ام ، اقدام به خودکشي کردم که آنها مرا نجات دادند.
تهديد به آدم ربايي دوباره از سوي مردان هوسران با اطلاعاتي که شاکي در اختيار بازپرس پرونده قرار داد، پرونده براي ادامه تحقيقات به اداره جنايي پليس استان تهران ارسال شد و ماموران به چهره نگاري رايانه اي از 3 آدم رباي هوسران پرداختند و جستجو براي يافتن آنها آغاز شد تا اين که روز بعد شاکي به مرکز پليس مراجعه و بيان کرد، مردان آزارگر طي تماسهاي متعدد تلفني او را تهديد کرده اند اگر به ارتباط با آنها ادامه ندهد، او را بار ديگر مي ربايند.
اعتراف 2 آزارگر در دادسرا ماموران ضمن آموزش به شاکي ، از وي خواستند تا با يکي از مردان آزارگر قرار ملاقات صوري بگذارد که به اين ترتيب يکي از آنها در ميدان توحيد کرج دستگير و به مرکز پليس انتقال يافت و اعتراف کرد که با همدستي اميرحسين مرد همسايه اش به زن جوان آزار رسانده است. با به دست آمدن مخفيگاه اميرحسين طراح آدم ربايي چند روز پيش وي شناسايي و دستگير شد. روز گذشته 2 مرد آزارگر براي ادامه تحقيقات به شعبه دوم دادسراي امور جنايي کرج انتقال يافتند، مورد تحقيق قرار گرفتند و به جرم خود اعتراف کردند.
بنابراين گزارش ، متهمان با قرار قانوني روانه بازداشتگاه پليس شدند تا ابعاد مختلف پرونده مشخص شود. جستجوي پليس براي يافتن همدست فراري آنها ادامه دارد.